اینجا نبودم که صدایش را شنیدم
در خود صدای آشنایش را شنیدم
وقت تولد گریههایم علتی داشت
در بطن مادر روضههایش را شنیدم
پایم به هیأت باز شد قبل از تولد
در روضه عطر جانفزایش را شنیدم
از کوچه با تلفیق طبل و سنج و نوحه
موسیقی دارالبکایش را شنیدم
ای کاش "هل من ناصر"ش را میشنیدم
حالا که "هل من مبتلا"یش را شنیدم
مادر شبی با من ز عاشورا سخن گفت
از ابتدا تا انتهایش را شنیدم
این "ارباً اربا" چیست مادر؟ از جوابش
خشکم زد و تنها "عبا"یش را شنیدم
تا گفت از عباس، آب از چشمم افتاد
از علقمه "ادرک اخا"یش را شنیدم
باب الحوائج چیست؟ یعنی التماس ِ
دنیا به دستان جدایش را شنیدم
من از کفن پرسیدم و او طفره میرفت
سربسته راز بوریایش را شنیدم
تا گفت: شمر از کینه. گوشم را گرفتم!
بیفایده بود. "از قفا"یش را شنیدم